چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ |۴ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 6, 2024
ب

حوزه/ روحانی شهید مدبرنژاد یکی از بنیانگذاران مدرسه علمیه آران و کتابخانه شهید مظلوم بهشتی بود و در برگزاری مراسم عبادی و سیاسی نماز جمعه زحمات زیادی کشید.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از کاشان، روحانی شهیدعلی اصغر دولچین (مدبّر نژاد) در سال 1340 در خانواده ای مذهبی و متوسط متولد شد.

وی در سن 6 سالگی وارد دبستان و در سال 1351 وارد مدرسه راهنمایی شد و پس از گذراندن دورۀ راهنمایی وارد دبیرستان شده و تا دوم دبیرستان ادامه داد و از اینکه علاقه به روحانیت داشت وارد مدرسه علمیه مشهد شد و یک سال در مشهد بود و سپس به مدت 5 سال در فیضیه قم به درس علوم دینی پرداخت. دوران انقلاب اسلامی فرا رسید. برادر مدبر از قم به آران آمد و اولین تظاهرات در آران به دعوت این روحانی برگزار شد.

او برای تبلیغ مسائل اسلامی در دورترین نقاط کشور سفر می کرد. او با طبقه محروم جامعه زیاد ارتباط داشت و مردم را با این برخوردهای خوب خود جذب می کرد. او یکی از بنیانگذاران مدرسه علمیه آران و کتابخانه شهید مظلوم بهشتی بود و در برگزاری مراسم عبادی و سیاسی نماز جمعه زحمات زیادی کشید و در سال 1358 ازدواج کرد که حاصل ازدواج او یک فرزند دختر میباشد.

او برای پنجمین مرتبه به جبهه رفت در جبهه هم تبلیغ میکرد و هم یک رزمنده مخلص بود، در چند عملیات مهم حضور داشت و آخرین مرتبه در عملیات فتح المبین با رمز یا زهرا (س) حضور پیدا کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

به نقل از همسر شهید

این روحانی شهیدعلاقه شدیدی به اهل بیت علیهم السلام داشت یک روز که در حال استراحت بودند دیدم که اشک ازگوشه چشمش جاری است و به من متذکر شد که همیشه در خلوت هایت برای اهل بیت -علیهم السلام- روضه بخوان و برای مظلومیت آن ها اشک بریز. دستگیری از افتادگان و نیازمندان یکی دیگر از خصوصیات ایشان بود.

نقل می کردند که روزی ایشان در کوچه پیرزن ناتوانی را دیدند که سبدی که همراهش بود به سختی حمل می کرد. شهید تا این پیرزن را دیدند او را کمک کردند و سبدی را که در دستش بود تا درب منزل پیرزن رساندند. داشتن اخلاص از ویژگیهای مهم شهید بود. همیشه دوست داشتند گمنام باشند تا جایی که در یادداشت هایش متذکر شده بودند که: «دوست دارم گمنام باشم، حتی اگر جنازه ام هم برگشت، می خواهم قبرم مثل قبر امام حسین و ائمه بقیع -علیهم السلام- خاکی و بی نشان باشد و در هنگام عملیات پلاک خود را از گردنش بیرون آورده بود و به دوستان خود گفته بود: «می خواهم بی نام و نشان باشم».

بخشی از وصیت نامه شهید

سپاس خدایی را که درهای رحمت خود را بر ما گشود و زمینه شناخت حق و حقیقت را فراهم ساخت تا در جوّی بسیار آزاد راه خود را انتخاب و به دفاع از حق بپردازیم‌.

حمد خدایی را که ما را از بردگی و بندگی طاغوت نجات داد و دست جنایتکار ابرقدرت های شرق و غرب مخصوصاً امریکای جنایتکار را از مملکت ما قطع کرد و به ما بینش و هوشیاری عنایت فرمود تا خطّ آمریکایی و منافقین و ملی گرا و لیبرال ها را خوب بشناسیم و آن ها را تار و مار و منزوی کنیم.

الحمدلله که خداوند دشمنان ما را از احمق ها و نادان ها آفرید و بر آن ها با همه توطئه ها و دسیسه هایشان لباس ذلّت و خواری پوشانید و ما را همواره به شاگردی از مکتب سیّدالشهداء (ع) و پیروی از امام عزیزمان درس قیام و شهادت و رمز ایثار و شهادت آموخت.

خویشاوندان و دوستان و همرزمان مخصوصاً جامعة روحانیّت متعهّد آران و بیدگل و طلّاب محترم علوم دینیه ! از همکاری ها و زحمات و راهنمایی های شما سپاسگزارم و آرزو دارم در مبارزه کسب علم و تقوا و پیشبرد اهداف علیه انقلاب پیش از پیش مفید و منصور باشید و درود من به حوزه علمیّة قم اوّل بیداری من از خواب غفلت بود و آن چه داشتم از حوزه علمیّة قم و مشهد بود .

انتهای پیام./

روحانی شهیدی که بنیانگذاران مدرسه علمیه  و کتابخانه شهید مظلوم بهشتی بود

روحانی شهیدی که بنیانگذاران مدرسه علمیه  و کتابخانه شهید مظلوم بهشتی بود

روحانی شهیدی که بنیانگذاران مدرسه علمیه  و کتابخانه شهید مظلوم بهشتی بود

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha